loading...
ترول/عکس/نرم افزار/فیلم و.......
سینا بازدید : 50 چهارشنبه 24 مهر 1392 نظرات (0)

قرار بود بابا بزرگم بیاد چند روزی از شهرستان مهمون ما باشه
گفتم یه چند روزی بابام بهم گیر نمیده کتکم نمیزنه چون از بابا بزرگم خجالت میکشه وروش نمیشه
حالا زنگ در زده شد با بابام رفتم پیشواز پدر بزرگم
بعد سلام یه دونه افسری خوابوند تو گوشم
بهم میگه مگه بابات یادت نداده جلوی من شلوارک نپوشی :((:(
آره ما داریم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 822
  • کل نظرات : 34
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 88
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 232
  • باردید دیروز : 20
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 252
  • بازدید ماه : 332
  • بازدید سال : 8,665
  • بازدید کلی : 144,010
  • کدهای اختصاصی
    

    Top Blog
    مسابقه وبلاگ برتر ماه